صدای سیاست‌گریز زنانه در رمان چراغ‌ها را من خاموش می‌کنم.

author

Abstract:

این مقاله بر پایه این گمان اولیه شکل گرفته است که عناصر و نشانه‌هایی از گفت‌وگومندی در رمان «چراغ‌ها را من خاموش می‌کنم» بازتاب یافته است. نویسنده، رمان را در تقابلِ راویِ زنِ داستان با امر سیاسی سامان داده است. ظاهراً راوی داستان، سیاست را با مردانگی یکی می‌پندارد. کلاریس مادر خانواده و شخصیت اصلی داستان سعی می‌کند تا محیط معنوی خانواده را از امواج سیاست‌بازی‌های شوهرش دور نگه دارد. او با آن که تحصیل‌کرده و اهل مطالعه است ولی می‌پندارد که سیاست هیچ ربطی به زندگی آنان ندارد. وی سیاست را امری مردانه و از عوامل تهدید کننده آرامش و آسایش خانه می‌داند. راوی در کشمکش با صدای سیاست‌گرا به یک عشق ممنوعه پناه می‌بَرَد لیکن در پایان با سرکوب و عبور از این عشق که نوعی طغیان در برابر صدای مقتدر و مردانه سیاست‌گرا محسوب می‌شود، ‌به شناختی واقع‌گرایانه از موقعیت خود دست می‌یابد. او بناچار با صدای سیاست‌محور شوهرش کنار می‌آید اما با تحولی روحی به هویت، فردیت و زندگی شخصی خود نگاهی دوباره می‌افکند. براساس یافته‌های این پژوهشِ توصیفی- تحلیلی، زنان نویسنده در ایران اغلب با دلایل و انگیزه‌هایی فمنیستی، سیاست‌گرایی را به چالش کشیده‌اند اما این سیاست‌زدایی دلایل کلانِ درون‌متنی و برون‌متنی نیز دارد. از میان عواملِ برون‌متنی می‌توان به توسعه‌یافتگی تدریجی جامعه ایرانی و رشد فردیت نویسندگان زن اشاره کرد و از عوامل درون‌متنی و تاریخ‌ادبیاتی دلزدگی و ملالتِ مخاطبان از شعار و کلیشه را می‌توان برشمرد.

Upgrade to premium to download articles

Sign up to access the full text

Already have an account?login

similar resources

چندآوایی (پولیفونی) در رمان زنانه بررسی تطبیقی رمان «ذاکرة الجسد» و «چراغ‌ها را من خاموش می‌کنم»

رمان به عنوان نوع ادبی خاص دارای ویژگی‌های متعددی است و زنان با بهره‌گیری از این ویژگی‌ها کوشیده‌اند دنیای خویش را ترسیم کنند. نقد ادبی فمینیستی نیز برای بررسی آثار ادبی زنان از رویکردها و نظریات مختلف در نقد و تحلیل بهره برده که از آن جمله نظریة نقد رمان باختین «چندآوایی (پولیفونی)» است. با توجه به اینکه نظرات مختلفی دربارة امکان ظهور چندآوایی در رمان‌های زنانه مطرح است، لذا این جستار، دو رمان...

full text

تحلیل ساختار رمان چراغ ها را من خاموش میکنم، بر اساس کهن الگوی سفر قهرمان

  یکی از ماندگارترین کهن‌الگوهای موجود در ادبیات مکتوب و شفاهی، کهن‌الگوی سفر قهرمان است که جوزف کمبل مبتنی بر آرای یونگ درباره کهن‌الگوی قهرمان، آن را مطرح کرد. به عقیده کریستوفر وُگلر، بسیاری از فیلم‏ها و داستان‏های سراسر جهان نیز از این الگوی جهان‌شمول قصه‌ها و اسطوره‌ها برخوردار هستند؛ به عبارت دیگر، در برخی از داستان‌ها و فیلم‌ها و اسطوره‌ها و قصه‌ها عناصر ساختاری مشترکی یافت می‌شود و با ت...

full text

بررسی ویژگی‌های نوشتار زنانه دردو رمان بامداد خمار و چراغ‌ها را من خاموش می‌کنم

زنان تنها در شرایطی می‌توانستند آثار ادبی خود را منتشر کنند که جایگاه اجتماعی خاص خود را داشته باشند. برای دستیابی به این جایگاه، حرکتی پایه‌ریزی شد که در نهایت به جنبشی تحت عنوان فمینیسم منجر شد. از زمانی که زنان پا به عرصه اجتماع و فعالیت‌های ادبی گذاشتند، در بررسی آثار ادبی، پژوهش-هایی مبنی بر ویژگی‌های نوشتاری آنان شکل گرفت. در این پژوهش دو رمان برجستۀ معاصر (بامدادخمار از فتانه حاج‌سیدجواد...

full text

تحلیل ساختار رمان چراغ ها را من خاموش میکنم، بر اساس کهن الگوی سفر قهرمان

یکی از ماندگارترین کهن الگوهای موجود در ادبیات مکتوب و شفاهی، کهن الگوی سفر قهرمان است که جوزف کمبل مبتنی بر آرای یونگ درباره کهن الگوی قهرمان، آن را مطرح کرد. به عقیده کریستوفر وُگلر، بسیاری از فیلم‏ها و داستان‏های سراسر جهان نیز از این الگوی جهان شمول قصه ها و اسطوره ها برخوردار هستند؛ به عبارت دیگر، در برخی از داستان ها و فیلم ها و اسطوره ها و قصه ها عناصر ساختاری مشترکی یافت می شود و با تحلی...

full text

بررسی مبانی زیباشناسی در رمان «چراغ‌ها را من خاموش می‌کنم»

مقاله حاضر نتیجه پژوهشی است که به روش کتابخانه­ای و با تکیه بر ادبیات زنانه به منظور دست‌یابی به مبانی زیباشناسی در رمان چراغ‌ها را من خاموش می­کنم اثر زویا پیرزاد انجام شده است. در این مقاله ویژگی­های زبانی در سطوح مختلف (واژگان، جملات، گفتمان) و نیز ویژگی­های محتوایی که متناظر با مهم­ترین عناصر داستانی است، مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. بهره‌گیری از توصیفات دقیق و ظریف، دیدگاه زنانه، انت...

full text

تحلیل رمان «چراغ‌ها را من خاموش می‌کنم» بر اساس نظریه گروه خاموش

بر مبنای تئوری گروه خاموش، قدرت مسلط مردان در جامعه در ساختار مرد-ساخته زبان نیز تبلور دارد و زنان به راحتی نمی‌توانند با این زبان مرد ساخته به بیان خود بپردازند و از این جهت به گروه‌های خاموش تبدیل می‌شوند. هدف این مقاله آن است که دریابیم بر مبنای نظریه گروه‌ خاموش از کرامارا و نظریه رتوریک سلطه از استارهاک، آیا استراتژی‌های سلطه یعنی تسلیم، تمرد، گوشه‌گیری و دستکاری در رمان «چراغ‌ها را من خام...

full text

My Resources

Save resource for easier access later

Save to my library Already added to my library

{@ msg_add @}


Journal title

volume 9  issue 15

pages  41- 60

publication date 2019-05-22

By following a journal you will be notified via email when a new issue of this journal is published.

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023